به یاد رفیق علی‌رضا اسماعیلی نسب(بهزاد کاظمی)ا


به یاد رفیق علی‌رضا اسماعیلی نسب(بهزاد کاظمی)ی

اکنون چندین روز از درگذشت نابهنگام رفیق‍مان علی‍رضا اسماعیلی نسب (بهزاد کاظمی)، در 22 آوریل 2011 می‌گذرد، اما هنوز هیچ یک از دوستان نزدیک او، حتی کسانی که هنگام وداع نهایی بالای بالین او بودند، باور نمی‌کنند. تمامی شواهد و اسناد اولیه‌ی موجود نشان دهنده‌ی این امر است که بیمارستان رویال لندن هاسپیتال (Royal London Hospital) در مداوای او سهل‌انگاری کرده است. از هنگام پذیرش به بیمارستان، در پنج روز اول، هر روز یک تشخیص متفاوت و نادرست داده شد. و، در نتیجه، رفیق علی‍رضا از مداوای درست و به موقع محروم شد و از میان ما ربوده شد. به این ترتیب، جنبش سوسیالیستی و کارگری ایران، یکی از یاران وفادار خود را از دست داد.
این اولین بار نبود که رفیق علی‌رضا با سیستم درمانی انگلستان، که در سال‌های اخیر خدمات آن بسیار کاهش یافته است، مشکل پیدا کرد. متاسفانه، در سال گذشته نیز، به علت عدم تشخیص به موقع، بیماری سرطان حنجره او بیش از حد پیش رفت کرد و مداوای آن مشکلات اضافه‌ای برای او ایجاد کرد؛ از جمله از دست دادن صدا تا حد بسیار زیاد.
بسیاری رفیق علی‌رضا را با نام "بهزاد کاظمی" می‌شناسند. او، این نام را، از سال 1378، به هنگام انتشار کتاب‌اش: "ملی‌گرایان و افسانه‌ی دموکراسی"، به یاد رفیق کاظم، از گرایش "سوسیالیسم انقلابی"، برگزیده بود. رفیق علی‌رضا، این کتاب را "به یاد رفقای گرایش "سوسیالیسم انقلابی" سازمان چریک‌های فدایی خلق که در ضربه‌های سال 1360 به دست مزدوران سرمایه جان باختند" تقدیم کرد.
رفیق علی‌رضا در سال 1332 در شهر تهران متولد شد، و پس از گذراندن دوران دبیرستان، برای تحصیل در رشته‌ی کارگردانی و فیلم‌سازی به کشور انگلستان آمد. فعالیت‌های سیاسی‌ی او از همین سال‌ها آغاز شد. در طی این سال‌ها، او با نشریه‌ی "کند و کاو" هم کاری می‌کرد، و در همان دوره در "کمپین علیه اختناق در ایران (کاری)" فعالیت می‌کرد و در عرصه‌ی بین‌المللی با "انترناسیونال 4" نیز به هم‌کاری پرداخت. لازم به ذکر است که رفیق علی‌رضا تا واپسین دم زندگی به تروتسکی و تروتسکیسم وفادار ماند.
در بحبوحه‌ی انقلاب 57، به همراه تعدادی از فعالین نشریه‌ی "کند و کاو" به ایران بازگشت و شاهد سرنگونی‌ی رژیم سلطنتی شد. در این دوره، فعالیت سیاسی‌ی او با "حزب کارگران سوسیالیست"، که بعد از قیام 57 تشکیل شده بود، ادامه یافت. با شروع ترورهای جمهوری اسلامی، وی به همراه تنی چند از رفقای خود، مجبور به ترک ایران شد و دوباره به انگلستان بازگشت.
در خارج از کشور او از مبارزه باز نماند و به همراه تنی چند از رفقای خود و فراکسیون گرایش "سوسیالیسم انقلابی" سازمان اقلیت به فعالیت خود ادامه داد. از جمله کارهای آنان، انتشار نشریه‌ی "سوسیالیسم و انقلاب" بود.
رفیق علی‌رضا فعالیت خود را به کار در سازمان‌های سیاسی محدود نکرد. او، هم زمان، عضوی فعال در کارزارهای سیاسی و دموکراتیک بود. از جمله فعالیت‌های مستمر او می‌توان به کار در "کمپین ضداختناق در ایران - کاری" (دوره‌ی دوم)، و "کانون ایرانیان لندن" اشاره کرد.
یکی دیگر از ویژگی‌های فعالیت سیاسی‌ی رفیق علی‌رضا، تماس و ارتباط گیری با نیروهای چپی انگلیسی و بین‌المللی بود. تماس‌های وسیع او با نیروها و افراد چپ‌گرا در انگلستان بسیار کارساز بود. او هم‌چنین یکی از فعالین پُرکار کمیته دانشجویی و کارگری "کاری" بود و در تصویب قطعنامه‌ی کلیدی این کمپین در کنگره‌ی سالانه‌ی اتحادیه‌ی دانشجویان انگلستان علیه جمهوری اسلامی، حزب توده و اکثریت نقش موثری داشت. لازم به یادآوری است که در آن هنگام، حزب توده و اکثریت، در سایه‌ی حمایت‌های بین المللی‌ی احزاب برادر، در تمامی‌ی عرصه‌ها کماکان از رژیم ددمنش جمهوری اسلامی حمایت می‌کردند و، این احزاب از نفوذ موثری در اتحادیه‌ها برخوردار بودند.
در مواقع بحرانی‌ی "کانون ایرانیان لندن"، یکی از اعضای موثری بود که در حل مشکلات آن فعالانه شرکت می‌کرد و، برای چند دوره عضو هیات مدیره‌ی آن شد. همیشه در فعالیت‌های سیاسی‌ی کانون پیشقدم بود و،  تلاش‌های او برای ایجاد کتاب خانهای با کتاب‌های سوسیالیستی، با هدیه کردن کتاب‌های زیادی به این کتاب خانه، قابل قدردانی بود.
علاقه‌ی رفیق به سینما هیچ‌گاه تمام نشد و، فیلم‌های بسیار خوب، کارگری ومترقی‌ای که در اختیار داشت و یا به آن دسترسی داشت، برای نمایش هفتگی، در "کارگاه سینما و هنر کانون ایرانیان لندن"، که خود از بانیان آن بود، به "کانون" می‌آورد. با بقیه به بحث و گفت و گو در مورد آن‌ها می‌نشست و حتی در چند نوبت توانست کن لوچ، کارگردان مترقی را نیز به آن جلسات دعوت کند.
تلاش‌های رفیق علی‌رضا برای انسجام و همبستگی نیروهای چپ انقلابی در خارج از کشور، به "انجمن ایرانیان سوسیالیت در لندن" باز می‌گردد. او فعالانه در این جلسات شرکت می‌کرد و از هر روزنهای سعی می‌کرد که استفاده کند. این انجمن عمدتا با هم‌کاری و هم‌یاری رفقای نشریه‌ی "سوسیالیسم و انقلاب" و برخی از فعالین "سازمان دانشجویان ایرانی هوادار سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران (اقلیت) در انگلستان، اسکاتلند و ولز"، و افراد مستقل به پا شده بود. ناگفته نماند که او، در اواخر این دوره، برای مدت محدودی، فعالیت سیاسی - تشکیلاتی با "دفترهای سوسیالیستی" را آغاز کرد و دیری نگذشت که فعالیت با این گروه را پایان داد.
یکی دیگر از زمینه‌های تلاش‌های او، برداشتن گام‌هایی برای سازمان‌یابی‌ی چپ انقلابی، شرکت در جلسات مطالعاتی‌ای بود، که پس از چند سال نشست‌های خصوصی‌ی هفتگی‌ی تعداد زیادی از فعالین سابق سازمان "اقلیت" و "سوسیالیسم و انقلاب"، در اکتبر 1994 به تشکیل "پروژه ایجاد بولتن بحث سوسیالیست‌های انقلابی" و ارایه‌ی "پلاتفرم" آن منجر شد. این "پروژه" هرگز برای او تمام نشد و، از نظر سیاسی، همیشه به اهداف و اصول آن پای بند بود و، در این اواخر، سعی در سامان‌دهی و بازسازی مجدد تشکیلات آن را داشت.
فعالیت در عرصه‌ی بینالمللی، یکی دیگر از کوشش‌های انترناسیونالیستی‌ی او بود. او با هم‌کاری و هم‌یاری رفقای "پروژه" در شکل‌گیری "فوروم بین المللی سوسیالیستی" (International Socialist Forum)، که بر پایه‌ی "پلاتفرم پروژه" شکل گرفته بود، فعالانه شرکت کرد، و در جذب فعالین چپی غیرایرانی، برای این تشکل بی‌دریغ نیرو می‌گذاشت.
در این دوره، او از پیش رفت تکنولوژی غافل نبود. همکاری او با رفقای دیگر در این زمینه، منتهی به ایجاد "اتاق سوسیالیست فوروم" شد. رفیق علی‌رضا از اولین ادمین‌های این اتاق بود و فعالانه در گسترش آن شرکت می‌کرد. مشکلات درون تشکیلاتی و برخی اختلاف‌های سیاسی، منجر به این شد که او اتاق دیگری تحت عنوان "اتاق اتحاد سوسیالیست‌ها"، به همراه دیگران، در شبکه اجتماعی‌ی پال‌تاک ایجاد کند. این اتاق توانست برای سال‌ها تبدیل به یکی از موفق‌ترین اتاق‌های اینترنتی در چپ ایران شود. 
از دیگر فعالیت‌های او، در چند سال اخیر، انتشار مرتب نشریه‌ی اینترنتی‌ی "نشریه پژوهشی سامان نو" بود. در گردهم‌آوری نویسندگان و افراد فعال برای انتشار این نشریه، رفیق علی‌رضا شبانه روز کوشش می‌کرد. او از موسسین این نشریه بود و تا آخرین روزهای عمر خود در هیات تحریریه‌ی آن تلاش و فعالیت می‌کرد.
یکی دیگر از فعالیت‌های اخیر رفیق علی‌رضا، بنا بر اطلاعیه‌ی "اتحاد بین‌المللی در حمایت از کارگران در ایران" چنین است: "بهزاد از یاران و همکاران قدیمی اتحاد بین‌المللی در حمایت از کارگران در ایران بود و نقش و سهم بسیار ارزندهای در فعالیت‌ها و کمپین‌های حمایت از جنبش کارگری در ایران داشت."
رفیق علی‌رضا علاوه بر فعالیت‌های متشکلی که در بالا به آن اشاره شد، صمیمانه در کمک به کمپین‌های ضدرژیمی و دفاعی، چه در ایران و خارج از کشور، از آن جمله دفاع سرسختانه از حقوق زنان، کودکان کار خیابانی، دانشجویان، پناهندگان افغانی، کارگری، علیه اعدام و سنگسار، آزادی زندانیان سیاسی و جز این‌ها از هیچ کمکی دریغ نداشت و نه‌تنها فعالانه هم‌کاری، بل‌که در حد توان خود، در سازمان‌دهی آن نیز شرکت می‌نمود.
رفیق علی‌رضا ساده زیست، رفیقی خوش ذوق، خوش مشرب و بذله گو بود. انسان از هم‌نشینی با او لذت می‌برد و خسته نمی‌شد. ضمن این که آدم صبوری بود، شیطنت‌های منحصر به فرد خود را نیز داشت.
رفیق علی‌رضا به فوتبال علاقه‌ی خاصی داشت. از طرف داران قدیمی و پر و پا قرص تیم پرسپولیس سرخ‌پوش بود، و هنوز شور و هیجان دوران جوانی‌اش را کماکان حفظ کرده بود. همواره خود را جزو طرف‌داران سرخ پرسپولیس می‌دانست. جالب است که از فوتبال هم برای اعتراض به رژیم استفاده می‌کرد، و همواره از طریق اینترنت هواداران پرسپولیس را تشویق به سازمان‌دهی علیه رژیم می‌کرد. هم‌چنین، از زمان نوجوانی تیم لیورپول انگلیس را طرفداری می‌کرد و از آن جایی که لیورپول طی چند سال اخیر جامی نبرده بود، از مدت 10 سال پیش طرفدار تیم آرسنال شد. البته، ناگفته نماند که خودش کُر کُری فوتبالی را خیلی زیاد قبول نداشت.
یادش گرامی باد!
ما، جمعی از رفقای علی‌رضا، که عمدتا از فعالین سابق اقلیت و "پروژه"، که در دوره‌های متفاوت و متمادی کار تشکیلاتی - سیاسی و تئوریک با هم انجام می‌دادیم، مایلیم که با بیان نکات فوق، مختصری از تجربه‌ی مبارزاتی‌ی وی را با دیگر علاقمندان به رفیق علی‌رضا و خانواده‌ی محترم او در میان بگذاریم.
از دست دادن نابهنگام رفیق علی‌رضا برای خانواده و یارانش قطعا سخت و جبران ناپذیر است. برای ما نیز هنوز بسیار مشکل است که بپذیریم که دیگر رفیق علی‌رضا در کنار ما نخواهد بود. ما یکی از رفقای خوب خود را برای همیشه از دست داده‌ایم. ما با خانواده گرامی ‌رفیق علی‌رضا و رفقای او احساس هم‌دردی کامل کرده، در غم آنان خود را شریک می‌دانیم، به آنان صمیمانه تسلیت می‌گوییم و از صمیم قلب آرزوی صبر و شکیبایی برای‌شان داریم.

به امید روز آزادی کارگران و زحمتکشان جهان
زنده باد سوسیالیسم
اول ماه مه 2011